سلامت نیوز: طی روزهای یكشنبه و دوشنبه كه تهرانیها، بیشترین خاموشیهای بیبرنامه و چند ساعته را تحمل كردند، یكی از نگرانیهای مردم و زمزمههای پررنگ محافل پایتخت، تاثیر قطعیهای مكرر و بینظم برق بر بیمارستانها و سلامت بیماران بستری بود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،اخبار بیاساس و نه چندان صحیح در شبكههای اجتماعی پیچیده بود و برخی كاربران (بنا بر حدس و احتمال یا شایعاتی كه میشنیدند) بابت قطع دستگاههای اكسیژنساز در هنگام قطع برق و بند آمدن نفس بیمارانی كه حیاتشان وابسته به دستگاههای برقی اكسیژنساز بود ابراز نگرانی میكردند. اما روسای یك بیمارستان دولتی و یك بیمارستان خصوصی و پرستاران یك بیمارستان دولتی در پایتخت، در توضیح سیستم كابل كشی و برقراری جریان برق در مراكز درمانی، اطمینان دادند كه این سیستم به گونهای طراحی شده كه جای هیچ نگرانی بابت سلامت بیماران بستری در زمان قطع برق نیست.
رییس یك بیمارستان خصوصی در شمال غرب تهران در گفتوگو با «اعتماد» گفت: «بیمارستان مجهز به چند ژنراتور قدرتمند بكآپ است و از دو منطقه برق میگیرد كه در صورت قطع برق در یك منطقه، از جریان برق منطقه دیگر استفاده شود. حتی با فرض قطع شدن برق در هر دو منطقه، به دلیل اتصال همان ژنراتورهای قدرتمند به كل سیستمهای بیمارستان، از زمان قطع جریان برق تا فعال شدن ژنراتورها، حداكثر 20 ثانیه طول میكشد كه این 20 ثانیه هم هیچ تاثیری بر عملكرد دستگاههای بیمارستان و حتی تجهیزاتی مثل آسانسورها یا سیستمهای حرارتی و دستگاههای خنككننده و تهویه بیمارستان ندارد علاوه بر اینكه تمام بخشهای حساس بیمارستان و به خصوص اتاقهای جراحی، متصل به یوپیاس (برق اضطراری) هستند و تمام این تجهیزات به طور دائم بازبینی میشود . تنها خطر این است كه در زمان برقراری دوباره جریان برق شهری، سوییچهای اتصال به خوبی كار نكند كه البته در نظارتهای مستمر، این نگرانی هم بسیار كمرنگ است.»
خسرو صادقنیت؛ رییس مجتمع بیمارستانی امام خمینی؛ بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشكی تهران هم درباره سیستمهای اضطراری این بیمارستان دولتی میگوید: «خوشبختانه تمهیداتی انجام شده كه برق این مجتمع بیمارستانی، هیچگاه قطع نمیشود اما با این حال، كل مجتمع و تمام واحدهای بیمارستان، به ژنراتورهای قوی متصل هستند كه در صورت وقوع هر اتفاق غیر قابل پیشبینی، به برق اضطراری متصل شوند.»
پرستار یك بیمارستان آموزشی در جنوب تهران هم میگوید كه در روزهای یكشنبه و دوشنبه كه كل پایتخت در خاموشی غرق شده بود و مردم، دنبال خانهای و سرپناهی روشن میگشتند كه از داغی خشم و گرمازدگی و ناامیدی نجات پیدا كنند. تمام بخشهای بیمارستان، روشن و سیستم برق این مركز درمانی برقرار بود و تاكید میكند: «تمام بخشها مجهز به برق اضطراری است و نه فقط امروز، ما هیچ وقت قطع برق شهری را متوجه نشدهایم چون حتی ثانیهای هم خاموشی نداشتهایم.»
حالا كه روسای بیمارستانها، بیغرض و صادقانه میگویند كه قطعی برق و خاموشی نداشتهاند، میشود به این گزینه فكر كرد كه از این پس برای كارهای ضروری، برای دوركاری و گذران اموری كه نیازمند برق و روشنایی است، برویم در محوطه بیمارستانها و نزدیك به پریز برقشان چادر بزنیم. این مزاح و شوخی نیست. وقتی مسوولان یك كشور، جز گردن كج كردن در مقابل اشتباهات قابل پیشگیری یا سوءمدیریت ناشی از غرور و لجبازی و سیاستزدگی، چاره دیگری بلد نیستند یا اگر بلدند، با مردم در میان نمیگذارند مبادا متهم به انتقاد از دولت شده یا مثلا مثل وزیر بهداشت نازكدل، از «سیاه نمایی» در این ایام خوش و پررونق برنجند، چاره دیگری برای مردم نمیماند جز اینكه خودشان دست به كار شوند و جای خالی مدیران مدعی را پر كنند.
اما خوب بود مسوولانی مثل وزیر بهداشت كه دایم زبان به شعر باز میكنند و خود را سرباز خط مقدم میبینند، به واقعیت درد مردم هم فكر میكردند؛ به اینكه به دلیل سوءمدیریتها حالا «دلتا» به پایتخت هم رسیده، به اینكه یك ماه بعد از قول وزیر بهداشت درباره توزیع میلیونی واكسن از «این هفته» هنوز هزاران سالمند، كنج خانهها نگران این هستند كه تكلیف دومین دوز واكسنشان چه میشود و فرزند و نوههایشان منتظرند ببینند وعده یك ماه قبل وزیر بهداشت شاعر درباره توزیع میلیونی واكسن، كدام «شنبه» محقق میشود.
دیروز، رییس مجتمع بیمارستانی امام خمینی در پاسخ به «اعتماد» درباره آخرین وضعیت بستریها در بزرگترین مركز درمانی كشور گفت: «بستریهایمان رو به افزایش است و حالا هم كه با موج پنجم مواجهیم، شیوع غالب، از نوع دلتاست و به نظر میرسد بستریهای جدید ما هم از مبتلایان دلتا باشند. البته هنوز آمارها را ندیدهام كه بتوانم با قطعیت بگویم آیا كسانی كه واكسن زدهاند هم بین مبتلایان هستند یا خیر.» خبر كه از این بهتر نیست آن هم در حالی كه مردم روی قله گرانیها و بیپولیها ایستادهاند.
دهه سوم خرداد، چند روز قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، وزیر بهداشت پشت تریبون ایستاد و به مردم گفت كه از ذوق تولید وتوزیع انبوه واكسن، تا سپیده بامداد بیدار بوده ولی دیروز، سیستانیها و بلوچستانیهایی كه حالا تصویر لبهای تشنه و داغمه بستهشان، عكس روز خبرگزاریهای خارج از كشور شده، اشك میریختند و میگفتند اگر واكسن به این استان رسیده بود، حالا عزیزانشان زنده بودند و هنوز زیرنویس شبكه خبر، بازپخش این جمله تكراری از قول سخنگوی ستاد ملی مقابله با كروناست كه «مردم نگران دوز دوم واكسن نباشند، مردم منتظر پیامك باشند.»
چند روز قبل، یكی از پزشكان یكی از درمانگاههای وابسته به وزارت نفت، به یكی از مراجعانش گفت: «كافی است مبتلای دلتا از كنارتان رد شود؛ مسوولان هر چه گفتهاند فقط برای دلخوش كردن شما بوده. خطر سرایت دلتا قابل باور نیست.»
باز هم مردم مقصرند؟
یك سال قبل میگفتیم در این هیاهوی امواجی كه به شهر و كشورمان میرسد، این مردم مقصرند كه فاصله اجتماعی و پروتكلهای بهداشتی و استفاده از ماسك را رعایت نمیكنند و توصیههای وزارت بهداشت را كم اهمیت میشمرند.
همیشه مردم مقصرند؟ یعنی دولت، مسوولان وزارت بهداشت، اعضای ستاد ملی مقابله كرونا هیچ وقت مقصر نیستند؟ شهر تهران از ابتدای این هفته، برای چندمین بار در وضعیت قرمز قرار گرفته و بنا به اعلام مسوولان قرارگاه عملیاتی مقابله باكرونا، اتحادیه اصناف هم به كسبه اعلام كرده كه مغازههای عرصه اقلام و خدمات غیرضروری در گروه مشاغل 2و 3 و 4 تعطیل شده تا از ترددهای منجر به تشدید اوضاع كاسته شود.
از دیروز هم طبق دستور ستاد ملی مقابله با كرونا، در شهر تهران و تمام شهرهای قرمز كشور، ادارات و دوایر دولتی و خصوصی با 30 درصد كاركنان خود كار میكنند و 70 درصد باقی، باید خانهنشین و دور كار باشند. یا مسوولان كشور از احوال همدیگر خبر ندارند، یا اگر خبر دارند در این روزهای باقی مانده از كار دولت دوازدهم، مشغول لجبازی و تلافی در مقابل یكدیگر هستند. دور كاری یك معنی ساده دارد؛ باید كارهای اداری و مكتوب، از طریق سیستم عامل و شبكه متصل به اینترنت و برق خانگی انجام و ارسال شود.
خبرنگاران روزنامهها هم در زمره گروهی هستند كه از اسفند سال 98 و به محض ابلاغ بخشنامه ستاد ملی مقابله با كرونا درباره الزام دوركاری كاركنان بخش خصوصی و دولتی، مشمول دوركاری شدند.این، یك مصداق از سوءمدیریت مسوولان است و یك مصداق از تاوانی كه شهروندان بابت بیتدبیریهای مدیران میپردازند.
كدام سیاهنمایی آقای وزیر؟ اینكه ملتی، این همه سال محروم بودهاند و حالا هم از « دلتا» میمیرند، این سیاهنمایی است؟ اینكه صدها سالمند، دو هفته قبل كنار پیادهروهای تهران 10 ساعت و 12 ساعت چشم انتظار واكسنی بودند كه شما یك ماه قبلتر وعده توزیع میلیونی و انبوهش را داده بودید ولی هنوز هم نوبت این همه سالمند برای همان وعدهها نرسیده، این سیاهنمایی است؟
وقتی بیمارانی، در راهروهای بیمارستانهای زاهدان و روی برانكارد و در انتظار تخت استاندارد به دلیل خالی نبودن تخت، بستری شدهاند، این سیاهنمایی است؟ دلتا به پایتخت رسیده در حالی كه بسیاری كشورها كه شما میگفتید در كنترل بیماری ناتوان بودهاند تازه امروز گرفتار موج چهارم شدهاند. این هم سیاهنمایی است؟ مردم برای واكسنی كه به علت غرور و لجبازیهای مسوولان، سر وقت و به موقع به دست مردم نرسید، میلیونها تومان هزینه میكنند و راهی تركیه و ارمنستان میشوند تا تاوان سوء مدیریت مدیرانشان را با تحمل خفت و منت از سوی بیگانگان، پس بدهند. این هم سیاهنمایی است؟
خطر تكمیل ظرفیت تخت های تهران ؛تهدید دوباره
طبق آخرین گزارش وزارت بهداشت، در شبانهروز 13 تا 14 تیر، ۱۵۷ بیمار كووید۱۹ در كشور جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۸۴ هزار و ۹۴۹ نفر رسید. در همین شبانهروز، ۱۶ هزار و ۲۵ بیمار جدید در كشور شناسایی شد و مجموع بیماران كووید۱۹ در ایران به سه میلیون و ۲۷۰ هزار و ۸۴۳ نفر افزایش یافت .
گزارشهای دریافتی نشان میدهد كه تهران باز هم در شرایط بحران قرار گرفته و طی روزهای آتی باید در انتظار شنیدن خبر تكمیل ظرفیت تمام تختهای بیمارستانی پایتخت با مبتلایان كرونای از نوع «دلتا » باشیم . دیروز رییس بیمارستان فوقتخصصی نورافشار تهران از بستری شدن ۷۵۲ بیمار مبتلا به كرونا از ابتدای سال جاری تا پایان خردادماه خبر داد و گفت: «كل مراجعات به اورژانس این بیمارستان در سهماه اول امسال، ۷ هزار و ۱۸ نفر بود كه از این تعداد ۶ هزار و ۳۰۰ نفر با علائم بیماری كووید ۱۹ مراجعه كردهاند.كل بستری در این بیمارستان از ابتدای سال جاری ۱۶۶۲ نفر بوده كه ۷۵۲ نفر از موارد بستری، مبتلا به كووید ۱۹بودند. »
سعید نمكی، دیروز در آیین افتتاح 51 طرح دانشگاه علوم پزشكی تبریز گفت: « امروز روز گلایه نیست و ما قرار را بر این گذاشتیم كه گلایه نكنیم زیرا جز تشویش افكار مردم و اضطراب بیشتر، چیزی منتقل نمیشود.... وقتی ویروس انگلیسی آمد، همه دیدید و خواندید كه كشورهایی مانند انگلیس با دیرینهای بسیار پراقتدار در نظام سلامت و كشورهایی مانند فرانسه و بقیهای كه میزان تختشان نسبت به جمعیت حدود هفت برابر ماست، در هفتههای اول زانو زدند و بیماران زیادی را در پشت در بیمارستانها و زمینهای چمن و پاركها دیدید، اما با لطف خداوند و به همت غیورمردان و غیور زنان این سرزمین هرگز چنین صحنهای را در هیچ جای جمهوری اسلامی ایران ندیدید.
همین الان كه عدهای در سیستان و بلوچستان بلوا میكنند، حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ تخت خالی در سیستان و بلوچستان داریم و آنلاین میبینیم و رصد میكنیم. این بلواها و سیاهنماییها و فتنهانگیزیها را اگر كنار بگذاریم، یك روز گرد و خاكها میخوابد و باران و لطافت، فضای واقعیت را نشان خواهد داد كه چه بود و گروهی چه كردند....
چه غمانگیز است فردی كه خود را اهل قلم میداند، بنویسد در كشوری كه دوچرخه نمیسازیم، چگونه میخواهند واكسن تولید كنند، این فرد یك ذره غیرت ملی ندارد در حالی كه آنتیبادی واكسنهای پاستور و رازی در بدنش هست، توانمندیهای داخلی را تكذیب میكند..... اگر روزی احساس كنم زحمات همكارانم در حوزه بهداشت و درمان به عنوان مدافعان سلامت زیر پا گذاشته میشود و خون شهدای سلامت مورد بی احترامی قرار میگیرد حتما پاسخ خواهم داد، من آمدهام تا روی مین بروم و از عملكرد خود نه، بلكه از عملكرد همكارانم تمام و كمال دفاع خواهم كرد..... ما پیك چهارم را افتخار آمیزتر از همه جا طی كردیم.
دو ماه قبل به ما گزارشهایی رسید كه موارد سوش هندی در نقاطی از كشور پیدا شده است. در كوشكنار و عمانی هرمزگان. در استان بوشهر، در استان آذربایجان غربی در شوط در كارخانهای كه هندیها كار میكردند. در استان یزد در یك كارخانه فولاد كه آنجا هم هندیها كار میكردند. در قم كه ۹ نفر از بوشهر آمده بودند و در هتلی بودند. از دو ماه قبل داریم با موشك نقطهزن، شب و روز این نقاط را میزنیم و همه هم و غممان را صرف كردیم كه آتش این گرفتاری دامن جاهای دیگر این مملكت را نگیرد. ... »

نظر شما